سلام زندگی مامان
سلام ثناجان زندگی من عزیزدلم از روزی که ازسفراومدیم وبعدش من تورو گذاشتم مهد تاحالا سه ماه می گذره تواین مدت اونقدر اعصاب خوردی داشتم که نتونستم برات مطلبی بنویسم مامان جان امروز 26آذر واین روزا هواخیلی سرده برفم باریده هفته گذشته که همش خونه پیش بابات بودی وهوا اونقدربدبود که نتونستی بری مهد اماامروز بردمت پیش خاله لیلا وبچه ها که هرشب اسمشون رومی بری وبایاداونا حرف میزنی وبازی می کنی عزیزدلم ببخش تواین مدت خیلی اذیت شدی
نویسنده :
بابا ومامان
10:31